مترجم اول

مترجم اول

ترجمه متون حقوقی، ترجمه مقاله ، ترجمه کتاب و... با مناسبترین هزینه و بهترین کیفیت
مترجم اول

مترجم اول

ترجمه متون حقوقی، ترجمه مقاله ، ترجمه کتاب و... با مناسبترین هزینه و بهترین کیفیت


In a wine factory the regular taster died and the director 

 

  started looking for a new one to hire. 


 A drunkard with ragged, dirty look came to apply for the 

 

 position.
 

The director of the factory wondered how to send him away. 

مسئول تست کردن شراب های یک شرابسازی می میرد، مدیر   

 

 کارخانه شرابسازی دنبال یک مسئول تست دیگر می گردد تا 

 

 استخدام کند 


یک فرد مست با لباس ژنده و پاره برای گرفتن شغل درخواست  

 

می  دهد 


مدیر کارخانه فکر می کند چطور اورا رد کند.


They tested him.

They gave him a glass of wine.  He tried it and said,
"It’s red wine, a Muscat, three years old, grown on a north slope, matured in steel containers."
"That’s correct", said the boss.

اورا تست می کنند.
به او یک گیلاش شراب می دهند و می خواهند که آنرا تست کند آزمایش می کند و می گوید
شراب قرمز، مسکات، سه ساله، و در بخش شمالی تپه رشد کرده و در ظرف فلزی عمل آمده است
مدیر شرابسازی می گوید درست است


Another glass.
"It’s red wine, cabernet, eight years old, a southwestern slope, oak barrels."
"Correct."

گیلاس دیگری به او می دهند
این یکی شراب قرمز کابرنه هشت ساله و در بخش جنوبی تپه  رشد کرده و در چلیک چوبی عمل آمده است
درست است.

The director was astonished.  He winked at his secretary to suggest something.  She brought in a glass of urine. The alcoholic applicant tried it.
"It’s a blonde, 26 years old, pregnant in the third month. And if you don’t give me the job, I’ll also name the father

مدیر موسسه که متعجب شده است با چشمکی به منشی پیشنهادی میکند. او یک گیلاس ادرار می آورد. فرد الکلی آنرا آزمایش می کند. و می گوید
بلوند، 26 ساله، سه ماهه  حامله است و اگر کار را به من ندهید نام پدرش را هم خواهم گفت


بهترین لحظات زندگی  

 

 از نگاه نابغه قرن چارلی چاپلین

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی جاپلین


 

To fall in love
 عاشق شدن
 
 
 To laugh until it hurts your stomach
.آنقدر بخندی که دلت درد بگیره   

 To find mails by the thousands when you return from a
 vacation.
 بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی
 هزار تا نامه داری  


 To go for a vacation to some pretty place.
 برای مسافرت به یک جای خوشگل بری
 


 To listen to your favorite song in the radio.
 به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی
 
 To go to bed and to listen while it rains outside.
 به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی 
 

To leave the Shower and find that
 the towel is warm
 از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !
 
 

 To clear your last exam.
 آخرین امتحانت رو پاس کنی
 

 To receive a call from someone, you don't see a
 lot, but you want to.
 کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت
 می خواد ببینیش بهت تلفن کنه

 
 

 To find money in a pant that you haven't used
 since last year.
 توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده
 نمی کردی پول پیدا کنی
 
 

 To laugh at yourself looking at mirror, making
 faces. 
  برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و
 بهش بخندی !!!
 
 

 Calls at midnight that last for hours.
 تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم
 طول بکشه
 
 

 To laugh without a reason.
 بدون دلیل بخندی  
 

 To accidentally hear somebody say something good
 about you.
 بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره
 از شما تعریف می کنه
 
 

 To wake up and realize it is still possible to sleep
 for a couple of hours.
 از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه
 هم می تونی بخوابی ! 

 

 To hear a song that makes you remember a special
 person.
 آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد  شما
 می یاره
 
 

 To be part of a team.
 عضو یک تیم باشی  

 To watch the sunset from the hill top.
 از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی  

 To make new friends.
 دوستای جدید پیدا کنی  
 

 To feel butterflies!
 In the stomach every time
 that you see that person.
 وقتی "اونو" میبینی دلت هری
 بریزه پایین !
 
 

 To pass time with
 your best friends.
 لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی  
 

 To see people that you like, feeling happy
.کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی 
 
 

 See an old friend again and to feel that the things
 have not changed.
 یه  دوست قدیمی رو دوباره ببینید و
 ببینید که فرقی نکرده
 
 

 To take an evening walk along the beach.
 عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی  
 

To have somebody tell you that he/she loves you.
 یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره

 

 remembering stupid
 things done with stupid friends.
 To laugh .......laugh. ........and laugh ......
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای
 احمقانه ای کردند و بخندی
 و بخندی و
 ....... باز هم بخندی
 
 

 These are the best moments of life....
 اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند
 

 Let us learn to cherish them.
 قدرشون روبدونیم  

 "Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
 زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد 
 نه مشکلی که باید حلش کرد 
   

   چاپلین می گوید : وقتی 

 زندگی 100 دلیل برای گریه کردن 
 به تو نشون میده  
تو 1000 دلیل برای خندیدن  
به اون نشون بده